به گزارش خبرگزاری حوزه، بخشی از خاطرات شهید مرتضی کریمی از زبان مادر بزرگوارشان، در مورد اشتیاق به اولین حضور خود در پای صندوق رأی در کتاب «اثر انگشت» آمده است که تقدیم حضور شما خواهد شد:
بار اولی که می خواست رأی بدهد یادم نمی رود؛ آن قدر شوق و ذوق داشت که از شب قبل شناسنامه اش را گذاشت کنار بالشت و خوابید.
صبح زودتر از همه رفت مسجد محل و برنگشت.
یکی دوساعت بعد همراه پدرش رفتم مسجد، مرتضی را دیدم.
جلو آمد و سلام کرد.
گفتم: «مامان مبارک باشه رأی دادی؟».
از ته دل خندید و گفت: «آره اولین نفر رأیم رو انداختم تو صندوق».
بعد با یک ذوقی ادامه داد: «مامان کاش من اولین نفر باشم که تو تهران رأی داده.»
از حرف مرتضی خندمان گرفت خودش هم خندید.